۱۳۸۶ اسفند ۲۰, دوشنبه

رضا زاده افتخار ملي در مراسم افتتاح بستني فروشي در دبي!





يا ابوالفضل

اين لفظي است كه حسين رضا زاده وزنه بردار ملي و قهرمان جهان بعد از هر پيروزي در ميادين ورزشي بر زبان جاري مي سازد و حتي آنرا بر پيراهن ورزشي خود منقش نموده است. كار تا آنجا پيش رفت كه در مسابقات قهرماني قطر از پوشيدن پيراهن هايي با شعار مذهبي را ممنوع اعلام نمودند.

لينك به اصل اين مطلب از قطر

حتي شنيده بودم كه حسين آقا از پذيرفتن پيشنهاد ميلياردي كشور تركيه سر باز زده است.

بايد به اين قهرمان تبريك گفت و حس وطن پرستي او را ارج نهاد.

اما...

حسين را چه شده است؟ آيا از او انگونه كه شايسته اش باشد تقدير نشده است يا از لحاظ مالي تامين نگرديده است؟

آيا قهرمان سال ناميدن او را و به طرق مختلف، از جوايز رنگارنگ او را بهره مند كردن نيازهاي مالي او را برطرف نكرده است؟

حسين سرمايه ملي است اما...

همه اين روزها شاهد تبليغ منزجر كننده اي هستيم كه از سادگي اين قهرمان نهايت استفاده شده است.

او را در نقش يك بنگاهي مي بينيم كه تبلبغ فروش املاك دبي را مي نمايد.

املاك كشوري كه با ايران بر سر سه جزيره اختلاف ارضي دارد املاكي كه به گفته حاكمان عربش بر ساحل خليج معجول عربي بنا شده اند.

حسين را چه شده است؟

صد رحمت به تبليغي كه ميري بازيگر زمان قبل انقلاب چندي پيش ساخته بود. حد اقل او در نقش خريدار ايفاي نقش مي كرد. نه يك فروشنده و بنگاهي همانند حسين!. تبليغ او هم مانند تبليغ حسين بيشتر از شبكه مهاجر پخش مي شد.

بگذاريد ماجراي تلخ ديگري را بازگو كنم.

چون من ساكن دبي هستم حدود چند ماه پيش تبليغي را در مجلات رسانا و ارتباط چاپ ذبي ديدم كه بله...

حاج حسين امشب از قرار معلوم دكان بستني فروشي ICE PACK رو كه نرسيده به ميدان پرچم امارات و قبل از ساحل جميرا هست را افتتاح خواهند كرد.

ابتدا باور نكردم. اما چون اون شب بر حسب اتفاق از شنا در خليج هميشه فارس بر مي گشتم ديدم اي دل غافل چه قدر اين بستني فروشي چراغون شده. يادم افتاد كه حاج حسين امشب آنرا افتتاح فرموده اند. تازه بستني 14 درهمي رو هم رايگان ميدادند.

من هم كه عاشق بستني بودم سريع از ماشين پياده شدم و رفتم پايين و ديدم به...چه خبر است . بغل هر مرد عرب يك دختر ايراني با وضع زننده بساط عيش و نوش فراهم كرده اند.

حاج حسين هم توي اتاقك كوچك در حال نوش بستني مخصوص بودند.

من كه به كلي بستني خوردن را فراموش كرده بودم. از تعجب با ديدن اون صحنه ها احساس بدي بهم دست داد.

ما هم كه سرمون درد ميكرد واسه اين كارا با دوربين موبايل چند تا عكس يواشكي يادگاري انداختيم و ابتدا خودم را به اين راضي كردم كه چون صاحب بستني فروشي بچه اردبيل بوده و از دوستان رضازاده بوده. حاج حسين از رو معرفت اين كار رو واسه بنده خدا انجام داده.

اما اين تبليغ رو كه مي بينم در اين مملكت عربي كفرم در مياد كه چرا پلهوانان ما با ديدن رنگ پول و دلار و درهم رنگ خود را مي بازند و خود را به بهاي اندكي مي فروشند.

هر شب كه از اونجا رد ميشم همان صحنه در ذهنم مجسم مي شود و از خلوتي مغازه هميشه به اين فكر ميكنم كه اينجا با اين اجاره سنگين و كسادي بازار كه هميشه دو تا كارمند دختر ايراني در حال صحبت و وقت گذراني و گاهي هم خوردن بستني هاي باد كرده هستند چطوري مخارج ICE PACK رو تامين مي كنند؟

بدو بدو بستني آيس پك 14 درهم. بدو كه تموم شد...

آقاي رضا زاده در اتاقك آخر بستني فروشي آيس پك:










همه دوست دارند با ايشان عكس يادگاري بگيرند.جهان پهلوان حسين رضا زاده:










گروه بعدي:











نفر سمت چپ ظاهراً صاحب بستني فروشي است:










يك سري هم به بيرون بزنيم. چه خبره...











اينجا هم كه بساط پهنه...










عربهاي خليج عربي در پي شكار دختران خليج فارس:





۱ نظر:

ناشناس گفت...

خیلی آدم ابلهی هستی
خودت میری تایلند عشق و حالتو میکنی
بعد میای دبی و غیرتی میشی که چرا دخترای ایرانی با عربها بستنی میخورن؟
خودت داری تو کشور همین عربها زندگی میکنی و براشون کار می کنی بعد میگی چرا رضا زاده فلان کارو کرد.
نکنه شبها میری ساحل جمیرا و یواشکی رو ماسه هاش می نویسی خلیج فارس؟

درباره من

عکس من
حسنت به ازل نظر چو در كارم كرد...